کد مطلب:90459 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

سختی کشیدن در راه آخرت











اتعب نفسه لاخرته و اراح الناس من نفسه»

واژه ها

تعب: «شده العناء و ضد الراحه» مانده گرویدن، رنج، محنت، زحمت، سختی و ماندگی.

الروح: «التنفس و قد اراح الانسان اذا تنفس.» روح، به راحتی نفس كشیدن، انسان به راحتی رسید، یعنی نفس راحت كشید و این معنا كنایه از طرد تعلقات مادی است كه در پی آن، راحت و آرامش معنوی وجود خواهد یافت. شارحان در ارتباط این جمله، با جمله ی پیشین به اختلاف سخن گفته اند.

خوئی گوید:

«و هذه الجمله فی الحقیقه تعلیل و توضیح للجمله السابقه لانه لما قال هناك. نفسه منه

[صفحه 518]

فی عناء، علله بان اتعابه لنفسه انما هو لاجل آخرته.»:

این جمله در حقیقت توضیح و تعلیل جمله ی سابق است، چرا كه در آنجا سخن از تحمل رنج و محنت بود و در اینجا، هدف از این زحمت را مشخص نموده و فرموده است كه این تعبها به خاطر آسایش و راحت در آخرت و روز قیامت است.

بحرانی، سوق سخن را در جهاد اكبر و مجاهدت با نفس سركش قرار داده و می گوید:

«كون نفسه منه فی عناء، ای نفسه الاماره بالسوء لمقاومته لها و مراقبته ایاها و الناس من آذاه فی راحه لذلك.»:

یعنی او با نفس سركش، در حال مبارزه است و از رفتار آن مراقبت به عمل می آورد، بنابراین مردم از شرارت او درامان آسایش و امنیت به سر می برند.

ابن ابی الحدید گوید:

قوله: «نفسه منه فی عناء لانه یتعبها بالعباده و الناس لا یلقون منه عنتا و لا اذی فحالهم بالنسبه الیه، خلاف حال نفسه بالنسبه الیه.»: علت اینكه نفس او در تعب و سختی است، بر این اساس است كه آن را به وسیله ی عبادت، رام نموده و در این راه، سختی می كشد. پس او به خود نفس مشغول است، بدین جهت، مردم از او سختی نمی كشند و از آزار او درامانند.

از اینرو حال مردم بالنسبه به او، برخلاف حال نفس او نسبت به اوست (یعنی مهار كردن نفس سركش را از طریق عبادت، باعث رفاه و آسایش مردم خواهد بود.)

و به عبارت دیگر، چون روح پرواپیشگان در مسیر تكامل قرار گرفته و در طی این راه، به مقام رضا واصل شده مورد رضایت خداوند قرار می گیرد، پس چشم انداز و نقطه عطف توجه او، سلوك الی الله بوده و با عبادت و پرستش حق كه كشش عرفانی

[صفحه 519]

است، از ماسوی الله چشم می پوشد و در این زمان است كه حال او در عبادت، توجه به خدا و فناء فی الله كه مقام تحلیه است، غیر از حال او با مردم خواهد بود، او از «خود» در اینجا كنار گرفته و با «خود» در عقبی ارتباط برقرار كرده است و خواهان اندكاك در اسماء و صفات الهی در عالم دیگر است پس با مردم كاری ندارد با همه قطع ارتباط كرده، جز با محبوب خویش. در مناجات شعبانیه كه زبان و مقال ائمه ی اطهار علیهم سلام الله است، این معنا به چشم می خورد.


صفحه 518، 519.